هنوزم دستای گرمت جای امنی واسه گریهست هنوزم تو این هیاهو توی این بغض شبونه
پشت پنجره هنوزم چشم به راهت میشینم ما دو تا پنجره بودیم گفتی که باید بمیریم ما هنوزم مثل مرداب مست آینه کویریم گریه هام حروم شدن کاری بکن وقتی که به تو رسیدم هنوزم آهو نفس داشت غزلک گریه نمیکرد تو شبای بی چراغی حالا اما دیگه وقت رفتنه حالا من موندم و یاد کوچه های خالی و خیس اگه خاموشم و خسته اگه از تو دورِ دورم نظرات شما عزیزان: ![]()
![]() |